وضعیت تیم فوتبال پرسپولیس این روزها تا حدی بغرنج شده که این تیم هیچ جا از سوی هوادارانش حاشیه امنیت نداشته و در تمام شهرها علیه مربی و مدیران این باشگاه شعار سرداده میشود.
در چند ماه گذشته در تمام نظرسنجیها و اظهارنظرهای مطرح شده انگشت اتهام به سوی یک نفر نشانه رفته و آن فرد کسی نیست جز سرپرست باشگاه پرسپولیس.
هواداران پرسپولیس موفقیت تیم محبوبشان را میخواهند و همواره نشان دادهاند در این راه از کسی ابایی ندارند. بزرگترین مربیان و مدیران نیز به خاطر اعتراض همین تماشاگران از پرسپولیس کنار گذاشته شدهاند. اگر امروز نام علی دایی از سکوهای سرخ به گوش میرسد به این دلیل است که سنبل اعتراضات مردمی شده و شاید نیمی از افرادی که در حمایت از سرمربی سابق سرخپوشان برمی خیزند، خواهان بازگشت او به پرسپولیس نباشند.
در این بین توجه به یک نکته نیز ضروری به نظر میرسد. اینکه چرا در بین این همه پیشکسوت فقط علی دایی در استادیوم آزادی تشویق میشود؟ مگر علی دایی به جز قهرمانی در جام حذفی چه کار دیگری برای پرسپولیس انجام داد؟ مگر همین دایی نبود که بدترین نتایج تاریخ پرسپولیس را رقم زد؟ مسئله اینجاست که مردم علی دایی را برای بازگشت نمیخواهند و نام او را فریاد میزنند چون با نقطه مقابل او به پایان خط رسیدهاند.
به عنوان مثال در تمام بازیهای پرسپولیس حتی زمانی که این تیم در لیگ قهرمانان آسیا به مصاف حریفان میرود، تماشاگران این تیم به دنبال اثبات سروری خود بر استقلال هستند. به راستی چرا در ۳۲ مسابقه از ۳۴ دیداری که پرسپولیس در لیگ برتر به مصاف حریفانی غیر از استقلال میرود تماشاگران این تیم مدام در حال کری خواندن برای استقلالیها هستند؟ پاسخ اینجاست که استقلال نماد مقاومت، ایستادگی و مبارزه پرسپولیسیها شده و هر پیروزی برای این تیم به معنای وارد کردن شکست به استقلال محسوب میشود.
امروز نیز هواداران پرسپولیس دایی را نماد اعتراضات و پیروزی خواهی خود کردهاند. پیروزی و رسیدن به موفقیتی که از نظر آنها با رفتن برخی میسر میشود.